نی‌ نی سایت

بدترین غذایی که در مهمانی خوردم – خلاصه تجربیات نی نی سایت






بدترین غذایی که در مهمانی خوردم – خلاصه تجربیات نی نی سایت

همیشه پای یک غذا در میان است! مهمانی، دورهمی، جشن تولد. . . غذا نقش اساسی داره. اما گاهی اوقات، این غذا به جای خوشحالی، تبدیل به خاطره ای میشه که تا مدت ها فراموشش نمیشه. این پست خلاصه ای از بدترین تجربه های غذایی مهمانی از زبان کاربران نی نی سایت است.

تجربه های تلخ غذایی در مهمانی:

  • خورشت قیمه سوخته:

    بوی سوختگی کل خونه رو برداشته بود، طوری که همه سرفه می کردن.
  • سالاد الویه با مایونز تاریخ گذشته:

    بعدش نصف مهمونا راهی دستشویی شدن.
  • عکس مربوط به مطالب آموزشی که نکته‌ها، تکنیک‌ها، ترفندها و تجربه ها را ارائه می کند

  • جوجه کباب خام:

    یه تیکه اش رو که خوردم، فهمیدم هنوز صورتیه.
  • زرشک پلو با مرغ بی مزه:

    انگار مرغ رو فقط آب پز کرده بودن، هیچ طعمی نداشت.
  • کشک بادمجون خیلی شور:

    انقدر شور بود که لبام گزگز می کرد.
  • ژله ترکیده:

    ژله رو که آوردن، دیدیم کلا آب شده و شکلش رو از دست داده.
  • شیربرنج خیلی سفت:

    انگار چسب آورده بودن جای شیربرنج.
  • ماکارونی با ته دیگ سوخته:

    ته دیگش انقدر سیاه بود که دندون آدم می شکست.
  • آش رشته خیلی رقیق:

    بیشتر شبیه آب سبزی بود تا آش رشته.
  • کوفته تبریزی وا رفته:

    کوفته ها از هم پاشیده بودن و یه کاسه پر از گوشت چرخ کرده شناور بود.
  • فسنجون ترش شده:

    طعمش انقدر ترش بود که آدم صورتش جمع میشد.
  • قورمه سبزی خیلی چرب:

    یه لایه روغن روی قورمه سبزی شناور بود.
  • پیتزای سرد:

    پیتزا رو که آوردن، یخ کرده بود.
  • دلمه برگ موی خیلی شور:

    از شوری زیاد نمی شد خورد.
  • میرزاقاسمی دودی نشده:

    انگار بادمجون آبپز شده بود. اصلا بوی دودی نداشت.
  • ته چین خیلی خشک:

    مثل سنگ شده بود و نمیشد قورت داد.

این فقط گوشه ای از تجربیات تلخ غذایی کاربران نی نی سایت در مهمانی ها بود. امیدوارم میزبان ها بیشتر دقت کنن تا مهمون ها با خاطره خوش از مهمانی برگردن.

شما چه تجربه ای داشتید؟ خوشحال میشم نظرتون رو در قسمت نظرات بنویسید!




بدترین غذایی که تو مهمونی خوردی! (خلاصه تجربه های نی نی سایت)

1. الویه با طعم وایتکس!

یادمه یه بار یه مهمونی دعوت بودیم. همه چیز عالی بود تا اینکه الویه رو آوردن. یه بوی خیلی بدی میداد. اول فکر کردم خیالمونه ولی بعد همه فهمیدن یه طعم خیلی تند و بدی داره. بعد فهمیدیم میزبان برای ضدعفونی کردن کاهو از وایتکس استفاده کرده بوده و خوب نشسته بودتش!حالمون خیلی بد شد و تقریبا همه از الویه خوردن دست کشیدن. هنوزم بعد از سال ها یادش میفتم حالم بد میشه!واقعا نمیدونم چطوری این اتفاق افتاده بود. کاش حداقل قبل از سرو غذا یه تست میکردن. واقعا تجربه ی وحشتناکی بود. هنوزم الویه میخورم یاد اون روز میفتم!

2. فسنجون شیرین تر از حلوا!

عاشق فسنجونم، ولی یه بار یه فسنجون خوردم که اصلا نمیشد خورد. انقدر شیرین بود که انگار توش حلوا ریخته بودن! گردوهاش هم اصلا طعم نداشت و کلا مزه ی خیلی عجیبی داشت. به زور یه قاشق خوردم و دیگه نتونستم ادامه بدم. میزبان خیلی ناراحت شد ولی واقعا نمیشد خورد. فکر کنم شکر زیادی ریخته بودن توش. از اون موقع دیگه خیلی با احتیاط فسنجون میخورم. امیدوارم دیگه همچین تجربه ای نداشته باشم.

3. قرمه سبزی تلخ مثل زهرمار!

قرمه سبزی از غذاهای مورد علاقمه. اما یه بار خونه یکی از اقوام یه قرمه سبزی خوردم که تلخ تلخ بود! طوری که دهنمو سوزوند. فکر کنم شنبلیله زیادی ریخته بودن. خیلی از مهمونا هم همین نظر رو داشتن. میزبان هم خودش متوجه شد و کلی عذرخواهی کرد. ولی خب دیگه کاری از دست کسی برنمیومد. همون یه قاشق کافی بود که تا آخر شب دل درد داشته باشم. واقعا بدترین قرمه سبزی عمرم بود.

4. ته چین سوخته و سفت!

ته چین ظاهر خیلی خوبی داشت، اما وقتی قاشق زدم توش دیدم کاملا سوخته و سفت شده. برنجش هم خیلی خشک بود. انگار ته دیگ ته قابلمه رو جدا کرده بودن و به عنوان ته چین سرو کرده بودن. اصلا نتونستم بخورم. خیلی دلم سوخت چون خیلی گرسنه بودم. یه غذای دیگه برداشتم ولی اونم خیلی چنگی به دل نمیزد. اون شب با شکم گرسنه برگشتم خونه. ته چین سوخته واقعا ناامید کننده بود.

5. کوبیده خام و آبکی!

کباب کوبیده یکی از غذاهای محبوب ایرانیه. اما یه بار یه کوبیده خوردم که اصلا پخته نشده بود و خیلی آبکی بود. وقتی گاز زدم فهمیدم وسطش کاملا خامه. حالم خیلی بد شد و سریع تفش کردم. میترسیدم مسموم بشم. به میزبان گفتم و اونم خیلی شرمنده شد و گفت اصلا متوجه نشده. بعدا فهمیدم که گوشت رو تازه چرخ کرده بودن و خوب ورز نداده بودن. کوبیده خام واقعا فاجعه بود.

6. سالاد شیرازی پیاز درسته!

سالاد شیرازی رو همه دوست دارن. ولی یه بار یه سالاد شیرازی خوردم که توش پیاز درسته انداخته بودن! یعنی پیاز رو خرد نکرده بودن و به صورت حلقه ای انداخته بودن تو سالاد. خوردنش خیلی سخت بود و بوی پیاز خیلی تند بود. فکر کنم آشپز خیلی عجله داشته. خیلی مسخره بود و هیچکس نتونست بخوره. همون خیار و گوجه رو خالی خالی خوردیم. سالاد شیرازی پیاز درسته، یه نوآوری عجیب بود!هنوزم یادم میفته خندم میگیره.

7. آش رشته بی رشته!

آش رشته بدون رشته مگه میشه؟ بله، شده بود! یه بار یه آش رشته خوردم که توش اصلا رشته نداشت!فقط پر از سبزی و حبوبات بود. خیلی عجیب بود و اصلا شبیه آش رشته نبود. فکر کنم یادشون رفته بود رشته بریزن. بهش میگفتن آش سبزیجات!خیلی ها هم اصلا نخوردن. آش رشته بی رشته، یه جورایی ضدحال بود.

8. ژله با طعم سیر!

تصور کنید دارید ژله میخورید بعد یهو طعم سیر میاد زیر زبونتون! یه بار این اتفاق برام افتاد. یه ژله خوردم که بوی سیر میداد!فکر کنم ظرف سیر رو قبلش با همون ظرف ژله شسته بودن. خیلی تهوع آور بود و اصلا نتونستم بخورم. همون یه قاشق کافی بود که حالم بد بشه. از اون موقع دیگه خیلی به خوردن ژله تو مهمونیا دقت میکنم. ژله با طعم سیر، یه ترکیب غیرقابل تصور بود!واقعا نمیدونم چطوری این اتفاق افتاد.

9. خورشت قیمه با لپه نپخته!

خورشت قیمه باید لپه های نرم و پخته داشته باشه. اما یه بار یه قیمه خوردم که لپه هاش کاملا خام و سفت بودن. انگار اصلا نپخته بودن. خوردنش خیلی سخت بود و دندونام درد گرفت. به میزبان گفتم و گفت متاسفانه یادش رفته زودتر لپه ها رو خیس کنه. در هر صورت، قیمه با لپه نپخته خیلی بد بود. تقریبا هیچکس نخورد. کاش قبل از سرو غذا یه تست میکردن.

10. دلمه برگ مو ترش تر از سرکه!

دلمه برگ مو معمولا ملس و خوشمزه ست. ولی یه بار یه دلمه خوردم که انقدر ترش بود که انگار توش سرکه ریخته بودن. فکر کنم آبلیمو زیادی ریخته بودن. اصلا نمیشد خورد و دهنم جمع شد. به میزبان گفتم و گفت خودش هم خوشش نیومده. ولی خب دیگه دلمه ها آماده شده بودن و کاری نمیشد کرد. دلمه ترش، یه تجربه ی خیلی بد بود. هنوزم یادم میفته دهنم آب میفته.

11. پیتزا با خمیر نپخته!

پیتزا باید خمیر پخته و برشته داشته باشه. اما یه بار یه پیتزا خوردم که خمیرش کاملا خام بود. وقتی گاز زدم فهمیدم وسطش اصلا پخته نشده. خیلی بد مزه بود و اصلا نتونستم بخورم. فکر کنم فر درست کار نمیکرد. بقیه پیتزاها هم همینطور بودن. پیتزا با خمیر خام، واقعا ناامید کننده بود. کاش قبل از سرو یه تست میکردن.

12. سوپ جو شور تر از دریا!

سوپ جو باید ملایم و خوشمزه باشه. اما یه بار یه سوپ جو خوردم که انقدر شور بود که انگار توش آب دریا ریخته بودن. نمیشد خورد و دهنم خشک شد. فکر کنم نمک زیادی ریخته بودن. همه شکایت داشتن. میزبان هم خیلی شرمنده شد. سوپ جو شور، یه فاجعه بود. هنوزم یادم میفته تشنه میشم.

13. شیرینی تر با خامه ترشیده!

شیرینی تر باید تازه و خوشمزه باشه. اما یه بار یه شیرینی تر خوردم که خامه اش ترشیده بود. طعم خیلی بدی داشت و اصلا نمیشد خورد. فکر کنم شیرینی ها خیلی وقت بود مونده بودن. بقیه شیرینی ها هم همینطور بودن. شیرینی تر با خامه ترشیده، یه ضدحال اساسی بود. همه شیرینی ها رو گذاشتیم کنار. کاش شیرینی تازه میگرفتن.

14. کله پاچه بی نمک!

کله پاچه رو باید با نمک خورد که خوشمزه بشه. اما یه بار یه کله پاچه خوردم که اصلا نمک نداشت!انقدر بی مزه بود که نمیشد خورد. هر چی نمک پاشیدم فایده نداشت. فکر کنم یادشون رفته بود نمک بریزن. کله پاچه بی نمک، یه جورایی نامفهوم بود. خیلی ها هم اصلا لب نزدن. کاش یه کم نمک میزدن.

15. آبگوشت با نخود سنگی!

آبگوشت باید با نخود پخته و له شده خورده بشه. اما یه بار یه آبگوشت خوردم که نخودهاش مثل سنگ سفت بودن. انگار اصلا نپخته بودن. دندونام درد گرفت. نمیشد خورد و تف کردم. آبگوشت با نخود سنگی، یه تجربه ی دردناک بود. کاش نخودها رو از قبل خیس میکردن. هنوزم دندونام درد میکنه.

16. سمبوسه پر از روغن!




بدترین غذایی که در مهمانی خوردید: خلاصه تجربیات نی نی سایت

بدترین غذایی که در مهمانی خوردید: خلاصه تجربیات نی نی سایت

سمبوسه روغنی خوب نیست، ولی سمبوسه پر از روغن دیگه خیلی بده! یه بار یه سمبوسه خوردم که ازش روغن میچکید!انقدر روغن داشت که دستم چرب شد. نمیشد خورد و حالم بد شد. فکر کنم تو روغن خیلی داغ سرخ کرده بودن. سمبوسه پر از روغن، یه تجربه ی چرب و چیلی بود. هنوزم مزه روغن زیر زبونمه. کاش روغن کمتری استفاده میکردن.


1. الویه با طعم وایتکس!

یه بار خونه فامیل دور مهمون بودیم. الویه آوردن قیافه‌اش خوب بود، ولی تا خوردم دهنم کف کرد! انگار وایتکس ریخته بودن توش. همه مهمونا با یه قاشق فهمیدن قضیه رو. بعداً معلوم شد خانومه اشتباهی بجای سرکه، وایتکس ریخته تو الویه بیچاره!آبروریزی عظیمی شد. همه سعی می‌کردیم نخندیم. هنوزم وقتی الویه میبینم یاد اون روز میفتم و یه لرزه به تنم میاد. خدا نصیب گرگ بیابون نکنه!هیچوقت طعم وایتکس رو از یاد نمی‌برم. اون روز الویه خوردن برام شد کابوس.

2. قورمه سبزی با گوشت گاو پیر

یه عروسی دعوت بودیم، قورمه سبزی آوردن. گوشتاش سفت و ریش ریش بود، مثل لاستیک. هرچی می‌جویدم تموم نمی‌شد. انگار گوشت گاو پیر رو انداخته بودن توش. رابطه زناشوییبوی بد گوشت هم یه طرف دیگه قضیه بود. اصلا نمی‌شد خورد. بقیه غذاها هم چنگی به دل نمی‌زد. کلا عروسی از دهن افتاد. آخر شب همه گرسنه از عروسی برگشتیم. تا یه هفته از قورمه سبزی بدم میومد. لعنت به اون گوشت گاو!عروسی کوفتمون شد.

3. ته چین سوخته و خمیر

توی تولد یکی از دوستام ته چین آورده بودن. ظاهرش که داغون بود، یه لایه سیاه سوخته روش بود. وقتی قاشق زدم دیدم زیرش کاملا خمیره. نه پخته بود، نه سوخته، یه چیز عجیب غریبی بود!همه یه نگاه به هم کردن و فهمیدن داستان چیه. یه جورایی دلم برای صاحبخونه سوخت. هیچکس نتونست ته چین رو بخوره. این بود حاصل زحمت‌های دوست ما. نتیجه‌اش شد آبروریزی. کلا ته چین از چشمم افتاد.

4. ژله با طعم پیاز

خونه یکی از همکارا دعوت بودیم، بعد از شام ژله آوردن. از قیافه‌ش معلوم بود خیلی زحمت کشیدن. ولی تا خوردم یه طعم پیاز خیلی قوی حس کردم. فهمیدم کار از کجا آب می‌خوره!ظاهراً چاقو رو باهاش پیاز خرد کرده بودن و بعد ژله رو با همون چاقو برش زده بودن!یه طعم تهوع آور داشت. همه با تعجب بهم نگاه می‌کردیم. دیگه هیچوقت ژله خونه همکارمون نخوردم. به این نتیجه رسیدم قبل از برش زدن ژله باید چاقو رو شست. حالم بهم خورد.

5. سالاد الویه با خیارشور شیرین

یه مهمونی رفتم سالاد الویه داشت. تا خوردم دیدم یه طعم شیرین خیلی بدی داره. بعد فهمیدم بجای خیارشور معمولی، خیارشور شیرین ریختن توش. ترکیب افتضاحی شده بود. شیرینی با الویه اصلا جور در نمیاد. حالم بد شد و دیگه نتونستم چیزی بخورم. به نظرم این یه جنایت در حق الویه بود. هنوزم با یادآوری اون طعم حالم بد میشه. این بود نتیجه نوآوری در آشپزی!کاش خیارشور شیرین رو توی الویه نمی‌ریختن.

6. آش رشته خیلی شور

یه شب خونه مادربزرگم آش رشته بود. ولی متاسفانه آش اونقدر شور بود که نمیشد خورد. انگار یه کیسه نمک ریخته بودن توش. حتی با نون هم نمیشد خورد. همه به زور یه کاسه خوردیم که دل مادربزرگم نشکنه. البته بعداً فهمیدیم مادربزرگم اشتباهی بجای شکر، نمک ریخته بوده. خدا رحم کرد سکته نکردیم!به نظرم آش رشته شور یه تجربه فراموش نشدنی بود. هنوزم وقتی یادش میفتم تشنه‌ام میشه.

7. کباب کوبیده خام

توی یه رستوران کباب کوبیده سفارش دادم. تا یه تیکه خوردم دیدم داخلش کاملا خامه. اصلا پخته نشده بود. حالم بهم خورد و سریع تفش کردم. به گارسون گفتم، اونم خیلی خونسرد گفت “اشکالی نداره، الان عوضش میکنیم!”. دیگه نتونستم چیزی بخورم. از اون موقع دیگه هیچوقت اون رستوران نرفتم. کباب کوبیده خام واقعا تهوع‌آوره. باعث شد از کباب بدم بیاد.

8. دلمه برگ مو ترشیده

توی یه مهمونی دلمه برگ مو آوردن. یه طعم ترشیدگی خیلی بدی داشت. انگار چند روز مونده بود و خراب شده بود. حتی نتونستم یه دونه‌اش رو کامل بخورم. بقیه هم همین نظر رو داشتن. فکر کنم صاحبخونه متوجه شد و دلمه‌ها رو جمع کرد. دلمه برگ مو ترشیده خیلی بدتر از چیزیه که فکرشو میکنید. به نظرم این یه هشدار بود. کاش هیچوقت اون دلمه رو نمی‌خوردم.

9. قیمه نذری خیلی تند

یه بار قیمه نذری خوردم که اونقدر تند بود که زبونم سوخت. انگار فلفل رو خالی کرده بودن توش. هر چی آب میخوردم فایده نداشت. تا آخر شب دهنم میسوخت. احتمالا آشپز خواسته ثواب کنه، کباب شده!از اون موقع دیگه قبل از خوردن قیمه نذری یه کوچولو تستش میکنم. قیمه تند آتیش زد به جونم. آب هم نتونست خاموشش کنه.

10. لازانیا بدون گوشت و پر از سبزیجات آبپز

یه مهمونی لازانیا آوردن. تا خوردم دیدم خبری از گوشت نیست و فقط پر از سبزیجات آبپز و بی مزه است. انگار رژیمی بود!لازانیا بدون گوشت مثل این میمونه که پیتزا رو بدون پنیر بخوری. خیلی ناامید شدم. به نظرم این یه توهین به لازانیا بود. لازانیا باید پر از گوشت باشه. سبزیجات رو برای چی ریخته بودن توش؟!

11. مرغ سرخ کرده سوخته و خشک

توی یه رستوران مرغ سرخ کرده سفارش دادم. مرغ اونقدر سوخته و خشک بود که انگار چوب میخوردم. اصلا نمیشد خورد. پوستش سیاه شده بود و گوشتش مثل پنبه خشک بود. به گارسون گفتم، گفت “همینه دیگه!”. دیگه هیچوقت اون رستوران نرفتم. مرغ سوخته یعنی فاجعه. آبروی هر چی مرغ رو برد.

12. حلوا زعفرانی خیلی شیرین

توی مراسم ختم یکی از اقوام حلوا زعفرانی دادن. حلوا اونقدر شیرین بود که دندونام درد گرفت. انگار یه شیشه شکر رو خالی کرده بودن توش. اصلا نمیشد بیشتر از یه قاشق خورد. به نظرم صاحب عزا میخواسته مهمونا رو از غم دور کنه با شیرینی زیاد!حلوا زعفرانی شیرین یه نوع شکنجه بود. دندونام تا یه هفته درد میکرد. شیرینی اش حالم رو به هم زد.

13. سالاد شیرازی با آبلیمو صنعتی

توی یه رستوران سالاد شیرازی سفارش دادم. مزه‌اش خیلی عجیب بود. فهمیدم بجای آبلیمو طبیعی، آبلیمو صنعتی ریختن توش. یه طعم تلخ و شیمیایی داشت. سالاد شیرازی با آبلیمو صنعتی اصلا قابل خوردن نیست. حیف اون خیار و گوجه!به نظرم این یه تقلب بزرگ بود. آبلیمو طبیعی کجا، آبلیمو صنعتی کجا؟دیگه از اون رستوران سالاد نخوردم.

14. خورشت بامیه لیز و بی مزه

یه مهمونی خورشت بامیه داشتیم. بامیه‌ها خیلی لیز و لزج بودن و هیچ مزه‌ای هم نداشتن. انگار فقط آب بامیه بود. بقیه غذاها خوب بودن ولی خورشت بامیه افتضاح بود. من اصلا خورشت بامیه دوست ندارم. فکر کنم اگه درست هم درست بشه خوشم نمیاد. حداقل اون بامیه ها باید یه مزه ای میدادن!با اون لزج بودنش حالم رو بهم زد.

15. پیتزا با قارچ کنسروی بد بو

پیتزا سفارش دادم که با قارچ کنسروی درست شده بود و یه بوی خیلی بدی میداد. مزه‌اش هم افتضاح بود. معلوم بود قارچ‌ها تاریخ مصرف گذشته بودن. نتونستم بیشتر از یه تیکه بخورم. بعدها فهمیدم که خیلی از رستوران‌ها از قارچ کنسروی استفاده میکنن. دیگه خیلی کم پیتزا سفارش میدم. همیشه از بوی قارچ کنسروی میترسم. اون پیتزا حالم رو بهم زد.

16. شیر برنج خیلی سفت و بی مزه

یه بار خونه یکی از دوستام شیر برنج بود. خیلی سفت بود و هیچ مزه‌ای هم نداشت. انگار فقط برنج پخته شده بود توی آب. نه شیر داشت، نه شکر، نه گلاب. هیچکس نخورد. دوستم خیلی خجالت کشید. شیر برنج باید نرم و خوشمزه باشه. نه مثل سیمان. این یه فاجعه در حق شیر برنج بود!

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. یادمه یه مهمونی رفته بودم انصافا شاهکار بود همه چی توش چون خودم رفتم ترشی انداختم استاد آشپز شیرازی خراب کرد یه جورایی حس کردم توی خونتونم صابون مایع ریخته تو غذا کلی سرفه کردیم بعد فهمیدیم ادویه خاصی بهش زدن خونه خودشون اون موقع فهمیدم بعضی غذاها یه سری اسرار دارن که فقط صاحب خونه بلده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا